این یک افسانه است که انسانهای باهوش، بهتر زبان را بهتر یاد میگیرند. امروزه حتی در این باره که انسان باهوش کیست هیچگونه اتفاق نظری وجود ندارد. ولی آنچه درباره آن اتفاق نظر وجود دارد این است که بیشتر مهارتهای یادگیری زبان در حقیقت عادت هستند که با کمی انضباط و خودآگاهی بدست میآیند.
در زیر چهار اشتباهی را که زبانآموزان مرتکب میشوند را مطرح کردهم و برای هر کدام راه حلی ارائه کردم تا شاید شما بتوانید به زبانآموزان بهتری تبدیل شوید.
فکر انعطاف ناپذیر:
زبانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که زبانآموزانی که طاقت ابهام و گنگی مطالب را ندارند، برای یادگیری زبان دچار مشکل خواهند شد. اساساً یادگیری زبان منجر به میزان زیادی سرگردانی میشود. شما هر روز با یک سری لغات جدید آشنا میشوید و برای هر قائده دستوری یک سری تبصرهها و استثنائات و بیقاعدهگیها وجود دارد. تا آخرین پله یادگیری زبانی این جور مسائل تمامی ندارد.
اگر لغت جدیدی دیدید و مستقیم رفتید سراغ دیکشنری، بدون اینکه سعی کنید صرفاً معنی آن را با توجه به موقعیت حدس بزنید، بلاشک دچار استرس و گیجی میشوید تا جایی که شاید احساس کنید یادگیری زبان انگلیسی را ادامه ندهید.
این نوع تفکر که فرد باید همه چیز را بداند و اگر نداند انگار سرگیجه دارد شاید به راحتی قابل تغییر نباشد ولی قدمهای کوچک در تحمل گنگیها میتواند در نهایت نتیجهبخش باشد. مثلاً یک راه این است که هرازگاهی سعی کنید یک متن انگلیسی را که در سطح شماست بردارید و بخوانید بدون اینکه حتی یک بار به فرهنگ لغت رجوع کنید.
فقط یک روش:
برخی زبانآموزان فقط دوست دارند استاد به آنها درس بدهد تا یاد بگیرند. برخی دیگر فقط به کتابهای گرامر و لغت علاقه دارند. برخیها فقط به مهارت صحبت کردن اهمیت میدهند و برخی دیگر فقط مهارت شنیدن را تمرکز اصلی قرار میدهند. اینها همه خوبند ولی اتکا به یک روش تنها، برای یادگیری زبان موثر نیست. سعی کنید از زوایای مختلف به یک مطلب درسی نگاه کنید تا راحتتر یاد بگیرید. هر چهار مهارت را درگیر کنید تا مثلا« گذشته ساده» را خوب یاد بگیرید.
گوش کم کار:
یک سری زبانشناسان هستند که معتقدند که یادگیری زبان با یک «دوره سکوت» شروع میشود، درست مثل بچهها که تقریباً یک سال فقط گوش میکنند تا بتوانند تلگرافیحرفزدن را شروع کنند. مهارت شنیدن نقش کلیدی در یادگیری زبان دارد ولی چون ما فقط در فضای کلاس با زبان انگلیسی درگیر هستیم، هیچ وقت به مقدار کافی تمرین شنیدن نمیکنیم. پس باید این کمبود را جبران کنیم. چطوری؟ فیلم و سریال و پادکست و آهنگهای انگلیسی زیادی در دسترس شماست.
ترس:
مهم نیست که چقدر مهارت نوشتن شما خوب باشد یا توانایی بهذهنسپاری دویست کلمه در روز را داشته باشید. شما باید حرف بزنید. اینجا همانجایی است که ردپای ترس در وجود زبانآموزان دیده میشود. خیلیها حتی جرأت نمیکنند دهان باز کنند چون میترسند اشتباه حرف بزنند یا اشتباه تلفظ کنند. نکته همینجاست تا اشتباه نکنید و متوجه این اشتباهات نشوید هیچ وقت نمیتوانید مهارت صحبت کردن را یاد بگیرید.
محمد محمدی تبار